جایگاه زن در ایران باستان 2
احکام زنان ؛ تنها چند حکم اینجا بیان شده
حرمت آرایش چهره زنان :
« ارایش مو و چهره برای زنان حرام و نکوهیده است کسی که مرتکب آن شود به دوزخ رود و عذاب بیند» وندیداد 3/ 1560/ 19/ 47 ، 49 +7 /3.
«دیدم روان زنان که از ده انگشتشان خون و چرک می آمد و مزیدند و خوردند و به هر دو چشم کرم می آمد... این روان آن بدکار زنان است که روی آرایش کردمد و موی به پیرایش داشتند.» ارداویراف نامه 64/ 73.
زن حایض :
«زنی که خون حیض بیند باید که در دشتی بی آب و علف و بدور از مقدسات به سر برد و فردی از فاصله دور برای او خوراک بریزد . باید خوراک از پست ترین فلز اهنی یا سربی باشد ، خوراک و آب او باید بسیار اندک باشد» وندیداد 3/1517 /16 /1 -11.
تطهیر زن حایض :
«باید سه گودال بکنند ، در دو گودال با شاش گاو او را شستشو دهند و در گودال سوم با آب اورا بشویند» وندیداد 16/12
«زنی که حیض خود را پنهان کند باید دویست تازیانه اسب رانی و دویست تازیانه چرمین بخورد» وندیداد 16 /13
کیفر زنی که بچه سقط کند :
« آن زن باید در گرسنگی و تشنگی آب بنوشد به اندازه یک پیمانه نه بیشتر . همه دینداران باید نظارت کنند که بیشتر نباشد . اگر افراد ناظر تخلف کرده باشند باید دویست تازیانه اسب رانی و دویست تازیانه چرمین بخورند و سپس زن تطهیر شود.» وندیداد 2/753- 754 /7 /70 -11.
کیفر زنی که فرزند مرده بزاید :
«زنی که فرزند مرده بزاید باید سی گام از آب ، سی گام از برسم ، سی گام از مردان مقدس ، سی گام از آتش دور باشند. در محوطه ای محصور با خوراک و پوشاک اندک نگهداری شود خوراک زن : شاش گاو آمیخته به خاکستر باشد . در رحم آن زن باید از سه تا نه قطره شاش گاو آمیخته به خاکستر چکانده شود . سپس شیر تازه دوشیده شده مادیان و گاو و میش و بز با میوه های تازه یا میوه های خشک و گوشت پخته کباب بی آب ، و جو و گندم آرد شده بی آب و می و شراب بی آب بخورد. سه شب و روز باید در این وضع بماند و با خوردن گوشت و غله و می بسر برد . آنگاه پس از سه شبانه روز ، از پوشاک برهنه شود ، موبدان او را در نه گودال با شاش گاو و آب بشویند تا همه پاک شوند . سپس نه شب دیگر بماند در همان جایگاه و از همان خورکها بخورد و همان پوشاک ها را بپوشد .آنگاه پس از نه شبانه روز برهنه شود ، با شاش گاو و آب تن اورا بشویند تا همه پاک شوند ، درعین حال لباس آن زن برای افراد دیگر از همه طبقات پاک نیست . همه پارچه ها و لباسهایی که بازن بچه مرده در تماس بوده باید دور انداخته شود» وندیداد 2/577/5 /44- 58. + 7/ 7 . منظور از شاش گاو آمیخته به خاکستر گومیز مقدس است . شاش گاو طی مراسمی توسط روحانیون تقدیس میشود و با خاکستر آتش آذر آمیخته میشود و در آتشکده نگهداری میشود.
***زن در ایران باستان ?
تعدد زوجات در دورة ساسانی جاری و معمول بوده است. و جای انکار نیست . ازهرودوت یونانی و استرابون در عصر هخامنشی گرفته تا مورخین عصر حاضر این مطلب را تایید کرده اند .
هرودوت دربارة طبقة اشراف عهد هخامنشی میگوید:
« هر کدام از آنها چند زن عقدی دارند ولی عدة زنان غیرعقدی بیشتر است.» (مشیرالدوله، تاریخ ایران باستان،1535.)
استرابون دربارة همین طبقه میگوید: «آنها زنان زیاد میگیرند و با وجود این ، زنان غیرعقدی بسیار دارند.» (همان ص 1543)
ژوستین از مورخان عصر اشکانی دربارة اشکانیان میگوید: «تعداد زنان غیرعقدی در میان آنها و بخصوص در خانوادة سلطنتی از زمانی متداول شده بود که به ثروت رسیده بودند، زیرا زندگانی صحراگردی مانع از داشتن زنان متعدد است.(همان ص 2693)
آنچه در ایران باستان در میان طبقة اشراف معمول بوده است چیزی بالاتر از تعدد زوجات یعنی حرمسرا بوده است و لهذا نه محدود به حدی بوده است، مثلاً چهار تا یا بیشتر یا کمتر، و نه مشروط به شرطی از قبیل عدالت و تساوی حقوق زنان و توانایی مالی یا جنسی، بلکه همانطور که نظام اجتماعی، یک نظام طبقاتی بوده است، نظام خانوادگی نیز چنین بوده است.
دختر مستقلاً حق اختیار شوهر نداشت. این حق به پدر اختصاص داشت. اگر پدر در قید حیات نبود، شخص دیگر اجازة شوهر دادن دختر را داشت. این حق نخست به مادر تعلق میگرفت و اگر مادر مرده بود متوجه یکی از عموها یا داییهای او میشد. (ایران در زمان ساسانیان/ کریستین سن 346 و 347.)
شوهر بر اموال زن ولایت داشت و زن بدون اجازة شوهر حق نداشت در اموال خویش تصرف کند. به موجب قانون زناشویی فقط شوهر شخصیت حقوقی داشت. (همان /ص 351)
شوهر میتوانست به وسیلة یک سند قانونی زن را شریک خویش سازد. در این صورت زن شریکالمال میشد و میتوانست مثل شوی خود در آن تصرف کند. فقط بدین وسیله زوجه میتوانست معاملة صحیحی با شخص ثالث به عمل آورد. (همان ، ص 352)
هرگاه شوهری به زن خود میگفت: از این لحظه تو آزاد و صاحب اختیار خودت هستی، زن بدین وسیله از نزد شوهر خود طرد نمیشد، ولی اجازت مییافت به عنوان «زن خدمتکار» (چاکر زن) شوهر دیگری اختیار کند... فرزندانی که در ازدواج جدید در حیات شوهر اولش میزایید، از آنِ شوهر اولش بود؛ یعنی زن تحت تبعیت شوهر اول باقی میماند. (همان ، ص 353.)
شوهر حق داشت یگانه زن خود را یا یکی از زنانش را (حتی زن ممتاز خود را) به مرد دیگری که بیآنکه قصوری کرده باشد محتاج شده بود بسپارد (عاریه بدهد)، تا این مرد از خدمات آن زن استفاده کند؛ رضایت زن شرط نبود. در این صورت شوهر دوم حق دخل و تصرف در اموال زن را نداشت و فرزندانی که در این ازدواج متولد میشدند، متعلق به خانوادة شوهر اول بودند و مانند فرزندان او محسوب میشدند... این عمل را از اعمال خیر میدانستند و کمک به یک هم دین تنگدست میشمردند.(همان /357.)
(??درصد مطالب زیر از استادمصطفی حسینی طباطبایی)
1- فقدان حقوق
کریستین بارتلمه ( Bartholomea ) خاورشناس و ایران شناس مشهور المانی در کتاب « زن در حقوق ساسانی » ترجمه دکتر ناصرالدین صاحب الزمانی ص 40 مینویسد : « در امپراطوری ساسانی بنابر قوانین متداول ، از قدیم زن شخصیت حقوقی نداشت یعنی زن ، شخص فرض نمی شد بلکه شیء پنداشته میگردید ... وی از هر لحاظ در تحت سرپرستی و قیمومت رئیس خانواده که کتک ختای (کدخدا) نامیده میشد قرار داشت . این رئیس خانواده ممکن بود پدر یا شوهر و یا در صورت مرگ انها ، جانشین انها باشد. اختیارات این قیم یا رئیس خانوار ، کمتر محدودیتی داشت. تمام هدایایی که احیاناُ به زن یا به کودکی داده میشد و یا انچه که انها براثر کار و غیر ان تحصیل میکردند عینا درامدهای اکتسابی بردگان ، همه متعلق به رئیس خانوار بود.»
2 - ازداوج زنان
نیز باتلمه در مورد ازدواج زنان ایرانی ص 56-57 مینویسد : « ازدواج خواهر و برادر در عصر ساسانی به ویژه در میان بزرگان کشور یک امر شایع بوده و یک عمل خداپسندانه به شمار میرفته است ... یک نوع خاص دیگری از ازدواج در عصر ساسانی معمول بوده است که انرا ازدواج عاریتی یا ازدواج استقراضی میتوان نامید یعنی اختیار موقت زنی به همسری که در قید ازدواج شوهر دیگری است.. در مورد ازدواج استقراضی ، شوهر اصلی حتی میتوانست این عمل را بدون جلب رضایت زن خود انجام دهد»
3 - خریداری زن
کلمان هوار ( Huart ) ایران شناس فرانسوی در کتاب « ایران و تمدن ایرانی» ترجمه استاد حسن انوشه ص 160 مینویسد : « اثاری از خرید زن در دوره ساسانی وجود داشت. بنابر این رسم ، همسر اینده مبلغی معین پول یا کالایی معادل ان مبلغ ، به والدین زن می داد لیکن بنابر (کتاب ) دینکرد : اگز پس از ازدواج معلوم می گردید که زن ارزش مبلغ پرداخت شده را ندارد یعنی نازا بود ، این پول می بایست به شوهر پس داده شود »
احکام خرافی وندیداد :
بنابر انچه در کتاب وندیداد امده است زنی که کودک مرده ای را بزاید باید « ادرار گاو» را با « خاکستر» به هم امیخته بخورد ! (گومیز مقدس = مخلوط شاش گاو با خاکستر اتش اذر که بران وردهای مخصوص خونداه میشد )
در وندیداد میخوانیم : « این زن باید یک مقدار خاکستر امیخته به شاش گاو به اندازه سه لقمه ، شش لقمه ، یا نه لقمه میل کند»! وندیداد ترجمه ژرفسور دارمستتر ترجمه دکتر موسی جوان ص 126 فرگرد ? بند??
در فصل 16 پس از ذکر اداب کیفر زن حائض که میبایست با شاش گاو در حیضستان ( محل مخصوص زنان حائض ) غسل داده میشد امده :
« این زن پس از نه شب اگر باز هم در خون باشد ، چنین معلوم خواهد شد که دیوها در جشن و بزرگداشت خودشان ، افت خود را به این زن نازل نموده اند»
مزدا پرستان در ا هنگام باید یک معب که از درخت و گیاه خالی باشد انتخاب نمایند. و سه سوراخ درزمین نند و زن را در دوسوراخ نخست با شاش گاو و در سوراخ وم با اب شستشو دهند.
240فرگرد?? بند??و??
باری زن حائض را اهریمنی میپنداشتند اهریمنی و پلید و ناپاک ! زن حائض زنی است که دیوها افات خویش را - که همانا حیض است - به وی نازل میکنند !