در این بند تا چند بند بعد (22به بعد فرگرد5) شریعت و قانون ضد دیو زرتشتی ، بزرگترین و بهرتین شرایع و ایین ها معرفی شده است. به همین مناسبت بوده که هرکس دین و شریعت ضد دیو زرتشتی را ترک می کرد، مهدورالدم شمرده شده و محکوم به اعدام میشد و حکم ارتداد که مرگ بود درباره اش روا میشد. بسیاری انبوه از مردم ایران که به موجب سختی و درشتی و تعصب و ظلم موبدان – در زمان ساسانیان – از دین ضد دیو زرتشتی بر می گشتند و مسیحی می شدند، به فتوای موبدان به اعدام محکوم می شدند. دلیل مغان ، چنانکه از این بندها بر می اید آن بود که چون این قانون یا شریعت ضد دیو زرتشتی ، بهترین و مهمترین و سرامد هم? ایین های دیگر است ، دلیلی نیست که کسی انرا ترک کرده و ان بگردد. خسرو اول [انوشیروان ظالم] ، ملقب به انوشه روان – داتگر، به همین جهت اقدام به قتل عام مزدک و مزدکیان کرد، چون موبدان فتوا دادند که دات دین، قتل عام مرتدان است، چون خسرو اول این دات را اجرا کرد، ملقب به «دات گر» شد. «کرتیر» نیز در مورد مانی و مانویان چنین کرد ، و او نیز موبدان موبد بود. بسیاری از ایرانیان که بر اثر فشار و جور و ظلم حکومت مذهبی موبدان که «ایین ضد دیو زرتشی» داشتند ، چون به ایین مسیحیت در می امدند، پس از دستگیری اعدام میشدند که شکل اعدام نیز مثله شدن ، قطعه قطعه شدن، سربریدن و یا در هم کوبیده شدن هم? استخوان ها بود که در وندیداد شرح آن هست.
این اعدام ها و شکنجه ها از سوی حکومت موبدان، ترس و وحشتی عظیم عارض می کند، برای نمونه ، علاوه بر کتب و رساله های پهلوی ، چون : روایات، شایست ناشایست، ترجمه پهلوی وندیداد ، متن اوستایی وندیداد و پاره ای از آثار پازند و فارسی چون : سد در نثر و سد در بندهش و روایات داراب هرمزدیار نگاه کنید به « گزید? اعمال شهدای ایرانی از هوفمان
G.hoffmann: Auszuege aus syrischen Akten persischer Maertyer.
از یک موبد زاد? ایرانی به نام «مَِخوژ» آگاهی داریم که در ارمنستان از دین زرتشتی دست کشیده و مسیحی شد و نام «یزد بوژیت» برگزید. وی به فتوای مغان زرتشتی ، توسط مرزبان ارمنستان موسوم به «گُشنسپ- بهرام» دستگیر و به سال 552میلادی مصلوب شد. : یوسنی نامنامه ص147.
در زمره گناهان «مرگ ارزان» ارتداد از دین است. اما تنها این نیست، بلکه عمل نکردن به بسیاری از دات ها یا احکام شریعت ضددیو زرتشتی نیز حد شرعی مرگ را در پی داشت."ن.ک. وندیداد2/606-607یادداشت254 همچنین بنگرید به : وندیداد 3/1488یادداشت10
همچنین گناهان زیر مرگ بار بودند:
اگر با سگ گله یا سگ نگهبان بدرفتاری میشد و به ان استخوان سخت یا غذای داغ می داد که دندانش بشکند یا دهانش بسوزد و بمیرد گنهکار محکوم بمرگ بود. وندیداد15/4.اگر کسی سگ ابستن را میترساند یا انا به نحوی می ازرد و میکشت گنهکار محکوم بمرگ بود. وندیداد15/5. اگر سگی را در گودال ، رود ، چاه و مانند ان می انداخت که ان سگ می مرد گناهکار محکوم بمرگ بود. وندیداد15/6. اگر صبح که از خواب برمیخاست ، پیش از پادیاب یا وضو با شاش گاو و خاکستر اتش یا در صورت نبودن ان با اب میوه و گیاهان یا با خاک ، قطره ای اب در دهان می ریخت و فرو می داد یا دست به اب می زد گنهکاربود و گاه کیفر مرگ داشت .وندیداد2/یادداشت145 بزودی این یادداشت را بطور کامل به پستهای این وبلاگ اضافه میشود
اگر بدون ازمودگی و از روی خودسری مرده ای را غسل می داد محکوم به مرگ بود و مزدا پرستان می بایست اوراه برهنه کرده ، دو دستش را می بستند و سرش را می بریدند و لاشه اش را برای کرکسان میگذاشتند.وندیداد 3/بند47-49 . بموجب نقل (روایات چاپ فریزرصفحه397) هرگاه«یوژداثرگر» بوظایف خود درست و دقیقا نتواند عمل کند ماموران ویژه ای وی را به زمینی متروک که دور از اب و علف و ابزارهای دینی و رفت و امد گروندگان اشه باشد برده برهنه اش کرده و به روی زمین به چهار میخش کشیده و زنده پوست او را میکنند و پس از ان سرش را گرداگرد مبرند . چنین کسی هرگاه پتیت (مراسم توبه) انجام داده باشد امریزده و از گناه پاک میگردد امااگر نداده باشد روانش تا جاویدان در دوزح خواهد بود. – جمله اخیر یعنی توبه مجازات اخروی انرا پاک میسازد و اگر توبه نکرده باشد علاوه برمجازاتش در این دنیا در اخرت نیز در دوزخ خواهد بود.
درفرگرد 10/18 اشاره شده است که اگر کسی ، یک بی دین و کافر را در هنگام سختی ، یاری و کمک کند، چنان است که این خد شرعی و مجازات را درباره? خودش اجرا کرده باشد یعنی گناهش برابر است با گناهان ی که چنین حدی مستلزم است. دو گناهی که در وندیداد ، این حدشرعی سربریدن دارد حمله مرده به تنهایی (فرگرد 21،20/3) و موبد برشنوم کننده است که اداب و دقایق کاررا به درستی نداند و دچار اشتباه شود.
اگر کسی با زن ابستن نزدیکی میکرد و ان زن می مرد، گناهکار محکوم به مرگ بود.وندیداد15/8 . لواط کیفر مرگ داشت. وندیداد 8/26. زنا کیفر مرگ داشت وندیداد18/61-65 موارد مشروح دیگر در یادداشت272ص1700-1708 گویا زنا با زنان شوهردار منظور است. اگر کسانی دنبال زن و زندگی و خواسته نباشند کیفرشان مرگ بود و باید انهارا تکه تکه کرد. وندیداد4/50-53 . اگرمردار سگ یا انسان می خورد کیفرش مرگ بود. وندیداد7/23-24 .
عدم حضور متوالی در شش جشن گاهنبار کیفر مرگ داشت .خرده اوستاص241-242. تبلیغ ارا غیر مزدیسنی نیز جزای مرگ داشت. وندیداد15/1+یادداشت 10ص1489
اگر کسی سگ و انسانی را که مرده بود بخاک میسپرد کیفرش مرگ بود. وندیداد 3/37-39+یادداشت 419ص439 همانگونه که میدانیم در ایین مغان رسم براین بود که اجساد سگ و انسان را در بیابان غذای سگ و لاشخورها میکردند خصوصا دردوران ساسانیان چنین رسمی با شدت و حدت بسیار به اجرا در می امده است و مغان چون حاکمیت مطلق را در دست داشتند هرگونه عملی جزاین را سزای سخت میدادند . گزارشات مورخان اثبات میکند چنین حکمی با سخت گیری فروان در دوره ساسانیان اجرا میشده است :
حکم مرگ برای کسانی که مبادرت به دفن مردگان میکردند از حدود شرعی بود که توسط موبدان انجام میشد . درزمان قباد ، شاه ساسانی ، یکی از سرداران بزرگ ایران که « سیاووش سئوس»seus نام داشت و موجب رسیدن قباد به تاج و تخت ، پس از فرار وی شد ، از احکام جزمی و سخت و هراس اور مغان تبعیت نمی کرد و چون از قباد و مزدک طرفداری کرده بود ، موبدان نسبت به این سردار بزرگ ترحمی نکرده و محکوم به اعدامش کردند. جرم وی یک جرم دینی بود ، چون برخلاف رسم موکد موبدان ، اجازه نداد جسد همسر متوفایش را در بیابان رها کنند تا طعم? لاشخوران [و سگان] شود و جسد همسر متوفای خود را دفن کرده بود و به خاک سپرد. حتی قباد مدیون این سردار ازاده بود نتوانست از اعدام وی جلوگیری کند. «پروکوپیوس» مورخ رومی زمان خسرو اول و اواخر سلطنت قباد ، شرح این واقعه را که نظایر بسیاری دارد نقل کرده است:
Procopius- caesarensis De Bello Persico,11,p54-55
گزارشات مورخان همچنین نشان میدهد که این رسم در زمان هخامنشیان نیز کم و بیش وجود داشته است اما به این دلیل که موبدان زرتشتی حاکمیت مطلق را دردست نداشته اند چنین رسمی بطور گسترده وجود نداشته است از اینرو میبنیم شاهان پارسی مردگان خود را مومیایی کرده و دفن میکردند به این ترتیب نه خاک را می الودند و نه اب و نه اتش و طبیعت را ، چنین بنظر میرسد که مغان برای الوده نکردن عناصر مقدسه از بخاک سپردن اجساد مردگان سخت اجتناب میکردند.
هردودت درباره مغان هخامنشی میگوید : «برخی امور را چون رازها از مردم پنهان میکنند . چنانکه دربار? مردگان . یک مرده را پیش از آنکه مرغان یا سگان ندریده باشند دفن نمی کنند، این رسم میان مغان رایج است و آشکارا چنین میکنند. اما مغان با مردم دیگر اشکاراجدا هستند به وِزه ا پیشوایان دینی مصر بسیار تفاوت دارند. اینان بنابه معتقدادت دینی از کشتنهرگونه جانداری، بهجز نهایی که قربانی می شوند و ضروت دارد. سخت میپرهیزند اما مغان هم? جانداران را جز سگ و انسان بدست خود می کشند و در اینکار از یکدیگر پیشی میگیرند» هردودت کتاب اول بند140 +
استرابون نیز نظیر همین گزارش را داد است . «پلوتارک» میوید بسیاری از اقوام شرق چون باختریان و اریتان Orrites در بلوچستان و هیرکانیان در جنوب شرقی بحر خزر جسدد مرگان را نزد سگان می افکندند.اینرسم یعی بخاک نسپردن مردگان، هنوز هم در میان بعضی از ملل آسیای مرکزی و در تبت ملاحظه می شود و ویژه اقوامبدوی بوده است. حتی نویسندگان متاخر چون باردسان Bardesane نیز به این امر که چنین ایین و روشی ، رسم ویژ? مغان مادی است اشاره کرده اند.از انجا که این رسم به خرها و بلخی ها نیز نست داده شده است ، چنان می نماید که این یکی از رسم های ویژه قبایل ایرانی کهن باشد که در جلگه هی شمالی زندگی چادر نشینی داشتندو امری را که بنا به اقتضای وضع اب و هوا و طرز معیشت انها از ضروت های زندگی بود به صورت یک رسم مذهبی دراوردند.0- این قسمت برگرفته از وندیداد1/153
گناه الودن اب و اتش مرگ بود . بنگرید به فرگرد8 ..استرابون مورخ یونان باستان نقل کرده است که هرکس اب را الوده و ناپاک می کرد بمجازات اعدام محکوم میشد. وندیداد موسی جوان ص303+ وندیداد هاشم رضی 2/495 یادداشت113 : ....در «سد در بندهش –در 13-ص82-81» امده است :«.....واگر نسا(=لاشه ،مردار) درآب و اتش افگند، مرگ ارزان باشد...»
گناهانی که سزای مرگ دارند : ازگناهان بزرگ ، در رسال? «دانای مینوی خرد» فهرستی نقل است دفصل 35 که پاره ای از گناهان مرگ ارزان در ان شمار است : 1-لواط یا غلامبارگی.2-لواط فاعل و مفعول3- کسی که مرد مقدس بکشد(یادداشت 445 فرگرد3/41) .4- کسی که ازدواج خواهربردار و ختودت برهم زند..5- کسی که سگ ابی بکشد.8- کسی که بت پرستی کند.9- کسی که بدیگر کیش بگردد و بدان مسلک شود. 10- کسی که در امانت دیگران دست برد. 11-کسی که از حسن نیت دیگران ، به سود خود – سواستفاده کند.12- کسی که مزد گیرد وکار نکند. 13- کسی که در دین به دروغ فتوا دهد (زندیقی کند) .14- انکه جادوگری کند. 15- ان که در دین بدعت کند. 16- آنکه دیوان پرستد. 17- آنکه دزدی کند. 18- آنکه پیمان شکنی کند. 19- کسی که کینه ور باشد.20- کسی که برای تصاحب مال دیگران ستم کند. 21- کسی که تهمت زند. 22- کسی که دیگران را استهزا کند. 23- کسی که دروغ گوید. 24- کسی که گناه رواح دهد .25-کسی که کار نیک کند و پشیمان شود"
ـــــــــــــــــ
پستهای بعد: خرفستران و گزارشات مورخان + استفاده از گومیز و گزارشات مورخان